نحوه محک فرش دستباف

یازار :

+0 به یه ن

رکنا : فرش دستباف را به 4 روش می توان تشخیص داد.

فرش از صنایع دستی باارزش است. انواع فرش وجود دارد. یکی از سوغاتی های مهمی که ایرانیان برای مسافر خارج از کشورشان می برند فرش ایرانی است. فرش دستباف ارزش زیادی دارد اما نحوه محک فرش دستباف چگونه است؟

به گزارش رکنا، از مهم ترین سوالاتی که برخی از افراد هنگام خرید فرش دستباف می پرسند نحوه تشخیص فرش دستباف و ماشینی است. افرادی که سررشته ای در فرش داشته باشند با یک نگاه می توانند دستباف بودن و ماشینی بودن فرش را تشخیص دهند اما با وجود انواع قالی های دستباف گونه، تشخیص قالی ماشینی و دستباف برای افراد معمولی سخت تر است.

چگونگی تشخیص فرش دستباف؟ یک سوال اساسی که ذهن خیلی از افراد را به خود درگیر می کند. در این مقاله در خصوص 4 روش تشخیص فرش دستباف از فرش ماشینی را بیان خواهیم کرد.

مقالات بیشتر:قالیشویی آنلاین

1- بررسی و مقایسه پشت فرش دستباف و ماشینی

 نگاه کردن به پشت فرش، بهترین راه برای تشخیص تفاوت بین فرش ماشینی و دستباف می باشد. در فرش های بافته شده از نوع دستباف گره ها ناهموار هستند و مانند فرش ماشینی یکنواخت نیست. در فرش دستباف برخی از گره ها ممکن است کوچکتر و بزرگتر باشد. این امر اصلا جای تعجب ندارد زیرا این یک فرآیند دستی است اما در فرش ماشینی به دلیل استفاده از دستگاه اتوماتیک پشت تمام آن ها صاف و یکنواخت است.

 2- توجه به ریشه فرش ماشینی و دستباف

نگاه کردن به ریشه فرش یکی از راه های تشخیص فرش ماشینی و دستباف است. همان طور که می دانید در فرش ماشینی ریشه ها به فرش دوخته می شوند اما در فرش دستباف ریشه جزئی از فرش است و در امتداد همان فونداسیون قالی بوده که از رشته های تار تشکیل شده و جزئی از خود فرش به شمار می آیند. در تصویر زیر اولین تصویر متعلق به ریشه فرش دستباف است.

ریشه فرش

3- بررسی لبه و کناره فرش

در فرش دستباف کناره فرش، همان پودها هستند که یکدیگر را نگه می دارند. برای تشخیص مبدا و اصلیت فرش از کناره فرش استفاده می شود. هر بافنده ای در هر قسمتی روشی خاص برای پایان دادن کناره قالی دارد.

لبه فرش

در فرش دستباف لبه ها با استفاده از سوزن کوک می خورند. به همین دلیل ممکن است کمی ناهموار باشد و صاف نباشد. اما فرش ماشینی با استفاده از دستگاه دوردوزی شده و به صورت یکنواخت و هموار دیده می شوند.

 

4- توجه به شکل و الگوی طرح

در فرش ماشینی شکل و الگو بسیار دقیق و می باشند که از سمتی به سمت دیگر بازتاب می شود و به ندرت می توانید در فرش ماشینی از لحاظ طرح تناقضی پیدا نمایید. اما در فرش دستباف قضیه می تواند برعکس باشد و تقارنی دقیق بین قسمت ها وجود نداشته باشد. در برخی از موارد نیز ممکن است بافنده فرش دستباف بدون طرح و با استفاده از حافظه خود اقدام به بافتن فرش کند.

 دیگر تفاوت های فرش ماشینی و دستباف

فرش ماشینی:

فرش ماشینی با استفاده از دستگاهای بزرگی که با کامپیوتر اداره می شوند بافته می شود. کاربرد الیاف مصنوعی برای بافتن این نوع فرش ها مرسوم می باشد. از الیاف مصنوعی استفاده شده در این نوع فرش ها می توان به پلی پروپیلن، نایلون، پلی استر، اکریلیک و ابریشم مصنوعی اشاره کرد.

بدون شک فرش ماشینی نسبت به فرش دستباف از قیمت کمتری برخوردار است که طول عمر آن بر اساس کیفیت الیاف آن کمتر یا بیشتر از 20 سال میتواند باشد. اما فرش ماشینی از نوع پشمی، اگر در شرایط خوبی نگهداری شود تا چند دهه نیز می تواند عمر نماید. از طرفی قالی ماشینی فاقد ارزش برای کلکسیونرها می باشد.

فرش دستباف:

فرش دستباف بر روی یک دار با استفاده از دست بافته میشود. فرش دستباف بدون شک یک هنر است و هر فردی آن را تحسین می کند. اندازه دار قالی بر اساس اندازه فرش تعیین می شود و بافت آن از پایین به سمت بالا خواهد بود. بافندگان فرش گره را در فونداسیون فرش می زنند و به این صورت است که نخ خاب قالی تشکیل می شود. این کار بسیار خسته کننده و وقت گیر خواهد بود. مدت زمان بافته شدن فرش دستباف نیز بر اساس ریزکاره های آن تعیین می شود این در حالی است که بافت فرش دستباف 12 متری با کیفیت بالا بیش از یک سال به طول می انجامد. بدون شک به این دلیل است که قالی دستباف به مراتب از قالی ماشینی گران تر است.

نوع الیاف استفاده شده در تولید قالی دستباف از جنس پنبه، کنف، پشم، ابریشم وسایر الیاف طبیعی است. استفاده از ابریشم در تولید فرش دستباف عموما برای برجسته سازی و بهبود زیبایی قالی مورد استفاده قرار می گیرد. فرش دستباف با کیفیت، اگر درشرایط درست نگهداری شود بدون شک چندین نسل می توان آن را نگهداری کرد.

مقالات دیگر:تشریفات ترحیم سعادت آباد


"سجاد نوروزی" مدیر موزه فرش شد

یازار :

+0 به یه ن

طی حکمی سجاد نوروزی به عنوان رئیس موزه فرش ایران منصوب شد.

به گزارش خبرنگار مهر، خبرهای رسیده از مرکز ملی فرش حاکی از آن است که روز گذشته مراسم تودیع و معارفه رئیس این موزه برگزار شده است و سجاد نوروزی که پیش از این توسط عزت الله ضرغامی در ستاد انتخاباتی به عنوان دستیار در حوزه کسب و کار در فضای مجازی معرفی شده بود، مسئولیت موزه فرش را بر عهده گرفت.

مقالات بیشتر:بهترین قالیشویی حکیمیه

پیش از این پریسا بیضایی به مدت ۵ سال رئیس موزه فرش بود.

مقالات دیگر:محضر ازدواج با قیمت مناسب


کاش صدای قالیباف به بلندی صدای خودروساز بود!

یازار :

+0 به یه ن

صدای قالیبافان و فعالان هنر- صنعت فرش دست‌باف ایران به آسانی به گوش دولتمردان نمی‌رسد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه ایران کالا  حمید کارگر در یادداشتی نوشت:

بسیاری از بالانشینان این مُلک اعم از وزیران، نمایندگان مجلس، مدیران و تصمیم‌گیران در سطوح خرد و کلان و در دوره‌های مختلف به هنر- صنعت فرش دست‌باف ایران «باور» نداشته‌اند. شاید در مقام سخن از جنبه‌های مختلف هنری، تاریخی، ارزآوری و اشتغالزایی فرش ایرانی به خوبی تعریف و تمجید کنند اما در عمل کمتر به حمایت از این هنر- صنعت بومی و اصیل پرداخته‌اند.

بگذارید به‌سان مشتی نمونۀ خروار مثالی بزنم: چند سال قبل در خلال گفت‌وگویی با یکی از معاونان وزیر صمت، وقتی با شور و حرارت از لزوم توجه به فرش دست‌باف ایران سخن می‌گفتم با نگاهی عاقل اندر سفیه گفت: «صنعتی بااین‌همه دردسر و گرفتاری چقدر عایدی دارد؟ کل صادرات فرش در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۵۰۰ میلیون دلار است. به دردسرش نمی‌ارزد. نمی‌گویم با پتروشیمی و اعداد بزرگش مقایسه کنیم؛ اما حتی خودروسازی ما می‌تواند با دردسر کمتری این میزان ارز را وارد کشور کند»!

حال تصور کنید وقتی صادرات 500 میلیون دلاری فرش در آن سالها اینچنین به هیچ انگاشته می‌شد، صادرات زیر صد میلیون دلار این یکی دو سال چقدر انگیزه در مدیران باقی گذارده است!

اینکه ما چقدر از این نگاه‌های تک‌وجهی و تک‌ساحتی آسیب دیده‌ایم، و اینکه چقدر این کاهلی و ساده‌سازی به ما ضرر رسانده است امر چندان پوشیده‌ای نیست و اینکه آن معاون وزیر نپذیرد که فرش ایرانی محصولی چندوجهی است و نباید فقط به میزان ارزآوری آن بسنده کرد و نمی‌توان از جنبه‌های میراثی، فرهنگی و هنری آن و اشتغال‌زایی گسترده‌اش غافل شد هم چندان عجیب نیست.

مقالات بیشتر:قالیشویی پاسداران

اما در این سطور می‌خواهم به برخی از زوایای این مقایسه ناپسند بین فرش و خودرو بپردازم. می‌خواهم بگویم که حتی در همین شرایط خطیر و ناامیدکننده که صادرات فرش رو به افول است و فروش داخلی آن هم دلگرم‌کننده نیست، حمایت از فرش لازم‌تر از حمایت از خودرو است.

در شرایط کنونی گویی فعالان فرش ایران بدون داشتن تریبون و سخنگو و بدون داشتن لابی در ارکان قدرت و بدون دسترسی به مدیرانی دلسوز در یک بی‌سر و سامانی و رهاشدگی به‌سر می‌برند.

در این سالها آمار صادرات فرش دست‌باف به شدت تنزل پیدا کرده است. پیامد کاهش صادرات، کاهش در تولید است و کاهش تولید به معنای بیکاری گسترده قالی‌بافان در سطح کشور خواهد بود. آیا به تریج قبای کسی برخواهد خورد؟ آیا سیل حمایت‌های تسهیلاتی و یارانه‌ای به سمت قالی‌بافان و تولیدکنندگان فرش سرازیر خواهد شد؟ خیر!

حالا تصور کنید اگر همین میزان بیکاری را در صنعت خودروسازی داشته باشیم چه رخ می‌دهد؟ کافی‌ است یکی از مدیران خودروساز به گوش دولتمردان برساند که: «می‌دانید اگر کارگران ما بیکار شوند ممکن است مثلاً جاده مخصوص را ببندند؟ می‌دانید چه تبعات امنیتی و اجتماعی به بار می‌آورد؟ لطفاً در تخصیص تسهیلات خرید خودرو به مردم یا هرگونه حمایت عاجل دیگری دریغ نکنید که تبعات بدی خواهد داشت».

 

به همین سادگی و تلخی صنعت متورم، غیررقابتی، ضعیف، آلاینده و غیرقابل‌دفاع خودروسازی کشور از بلا می‌گریزد و زمین و زمان به یاری‌اش می‌آیند تا کارگرش بیکار نشود و چرخ کارخانه همچنان بچرخد. آیا تولیدکنندگان فرش نیز چنین تاثیری در تصمیم‌گیری‌ها دارند؟

بیکار شدن کارگران صنعتی که آویزان به بودجه‌های نفتی و متمسک به فضای غیررقابتی و وابسته به ممنوعیت‌های وارداتی و گمرکی است در چشم می‌آید، ولی بیکار شدن قالی‌بافان دیده نمی‌شود. قالی‌بافانی نجیب که روی پای خود ایستاده‌اند و دست به دامان پول نفت نیستند و کمترین آزار و دردسری برای حاکمیت ندارند.

خودروی ایرانی قابل دفاع است؟ همان‌که در بی‌کیفیت بودن و ناامن بودن ضرب‌المثل شده است؟ همان‌که در گرانی، آلایندگی، آمار بالای تصادفات جاده‌ای، تأخیر در تحویل و ضعف در خدمات پس از فروش شهره است و آپشن‌هایش به شوخی و خنده مردم کوچه و بازار تبدیل شده است؟

چگونه است که برای حمایت از چنین صنعتی از هیچ حمایتی دریغ نمی‌شود؟ به‌راحتی فضایی انحصاری و بدون رقابت را برایش ایجاد کرده‌اند و در دفاع و پشتیبانی از آن از هرگونه ابزاری بهره می‌گیرند؛ گاه با ممنوعیت واردات خودروهای خارجی به یاری‌اش می‌شتابند، گاه تعرفه گمرکی برای واردات رقبای خارجی را به‌سان حربه‌ای کارآمد به خدمت می‌گیرند، گاه نرخ‌گذاری‌های شورای رقابت یاورشان می‌شود، گاه تسهیلات بانکی نجاتشان می‌دهد و انگار ابر و باد و مه و خورشید فلک در دستگاه حاکمیت به کمک بودجه نفتی چنان به حمایت از خودروسازان برمی‌خیزند که مردم برای پیش‌خرید همین خودروی بی‌کیفیتِ هم صف می‌ایستند و با هجوم به وبگاه‌های عرضۀ خودرو در چند دقیقه آن‌ها را با ترافیک بالا از کار می‌اندازند!

فرش برخلاف خودرو که صنعتی وارداتی و مونتاژی است مال خود ماست. برخلاف خودرو که آلاینده است، پاک و سازگار با محیط‌زیست است، برخلاف خودرو که چشمش به شیر نفت دوخته شده، روی پای خودش ایستاده است، برخلاف خودرو که بازار صادراتی محدودی دارد، در بسیاری از کشورهای دنیا خاطرخواه دارد، برخلاف خودرو که صاحب نام و نشان و برند درخور جهانی نیست، به نام کشور ما آوازه جهانی یافته است و «پرشین کارپت» نشان هویت این سرزمین شده است، برخلاف خودرو که یارای رقابت در کیفیت با همتاهای خارجی خود را ندارد، در کیفیت زبانزد جهانیان است… و برخلاف خودرو که کاملاً از سوی حکمرانان حمایت می‌شود، مظلوم واقع شده و همین است که بیکار شدن قالی‌بافان به چشم نمی‌آید!

فرض کنیم که جنبه‌های فرهنگی و هنری فرش اهمیتی ندارد و ارزآوری آن هم در مقایسه با صنایع متصل به نفت مثل پتروشیمی اصلاً عددی نیست؛ اما اشتغال آن هم مهم نیست؟ بیکار شدن چند صد هزار نفر هم‌وطنی که با حداقل دستمزد گره روی گره می‌زنند تا روی پای خود بایستند مهم نیست؟ مگر «کارآفرینی» فقط واژه‌ای برای مقاله نوشتن و سخنرانی و همایش برگزار کردن است؟ پس این نهادها و کارگروه‌ها و ستادهایی که برای حمایت از مشاغل ایجاد می‌شوند به چه کاری می‌آیند؟ فقط به درد رزومه ساختن و دورهم نشستن و در نهایت هم شیر نفت را به‌سوی برخی صنایع خاص که تریبون قوی‌تری دارند باز کردن؟

ثبت جهانی گبه و فرش قشقایی

تولیدکننده فرش چرا باید فرش تولید کند؟ آن‌هم در شرایطی که کارآفرینی و ایجاد اشتغال برایش سخت و دشوار است؟ چرا وقتی حوزه‌های دیگری مثل خدمات سودهای بهتر و دردسر کمتری دارند، باید به سراغ بافت فرش برود؟ چرا سرمایه‌اش را در طلا، ارز، مسکن، ساخت‌وساز به خدمت نگیرد؟ چرا وقتی برای ایجاد اشتغال با موانع متعدد گمرکی، مالیاتی، بیمه‌ای، بانکی و… رو‌به‌رو است نباید عطای تولید را به لقایش ببخشد؟ مهم‌تر آن‌که چرا وقتی حمایت‌های حاکمیتی و بودجه‌های نفتی به سمت صنایع دیگری مثل خودروسازی می‌رود، باید همچنان امیدوارانه فعالیت کند؟

 

کار برخی تولیدکنندگان و بازرگانان فرش به جایی رسیده است که دست از هرگونه حمایت دولتی شسته‌اند و فقط می‌گویند کاری به کارمان نداشته باشید. مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان! نه تسهیلات می‌خواهیم، نه دفتر و دستک و کارگروه و نهاد و بنیاد. فقط با مقررات متناقض و مکرر و دست و پاگیرتان نابودمان نکنید، با حربه‌های بیمه‌ای، مالیاتی و گمرکی‌تان آزارمان ندهید. چوب لای چرخمان نگذارید.

حالا بگذارید از زاویه‌ای دیگر به فرش و خودرو نظری بیفکنیم.

در این سالها گویی هاله‌ای از تقدس گرداگرد خودروسازهای ایرانی را گرفته است. اگر بگوییم «اصلاً خودروی وطنی نمی‌خواهیم»، رگ گردن‌ها متورم می‌شود چنان‌که گویی استقلال کشور را به بیگانه فروخته‌ایم! اما اگر بگویم «دیگر فرش ایرانی تولید نکنیم»، رگ غیرت دولتمردان نخواهد جنبید!

چرا چنین است؟

خودروی ایرانی صادرات بسیار محدودی دارد و فروش داخلی آن هم در بازار بی‌رقیب و انحصاری هنری نیست. اینکه در فشار معیشت و اقتصاد و با نگرانی از افت ارزش پول آن‌هم در تورمی فزاینده، مردم برای حفظ سرمایه خود ظرف چند دقیقه وبگاه‌های فروش خودروسازان را از کار می‌اندازند و برای گرفتن همان خودروی بی‌کیفیت و ناامن و گران‌قیمت تلاش می‌کنند، لطف و هنر خودروسازان نیست. گرفتاری این مردم نجیب است.

اصلاً فرض کنیم که خودروسازان ایرانی توان صادراتی بالایی دارند، آیا آمریکا خودروی ایرانی را تحریم کرده است یا فرش ایرانی را؟ پاسخ به همین پرسش نشان می‌دهد که کجای کاریم و دولتمردان باید به چه چیز اندیشه کنند.

قالی‌باف که در زنجیره تولید تا عرضه فرش و در قیاس با بسیاری از مشاغل کم‌ترین دستمزد را دریافت می‌کند، اگر خطایی داشته باشد مواخذه می‌شود. از دستمزدش کم می‌شود. تولیدکننده فرش اگر فرشش نقصی داشته باشد از بهایش کاسته می‌شود و پول کمتری نصیبش می‌شود. اما خودروساز و فلان مدیر دولتی حامی او هم بابت قصور و تقصیرشان مواخذه می‌شوند یا همچنان از بالاترین حقوق‌ها بهره خواهند برد؟ مگر خطا فقط در اختلاس و فساد مالی و دست‌درازی به بیت‌المال خلاصه می‌شود؟ همین حمایت نکردن از قالی‌بافان در مقایسه با حمایت پردامنه از خودروسازان خطا نیست؟ استفاده رانتی و بی‌حساب‌وکتاب از پول نفت خطا نیست؟

از سفرۀ قالی‌بافان غافل نشویم. بدانیم که اگر سفره چند صد هزار نفر قالیباف را چنان گستردیم که به طیب خاطر از آن لقمه بردارند کاری کرده‌ایم کارستان وگرنه خطاکاریم.

امیدوارم دولتمردان جدید و مجلس‌نشینان این نوشتار را با فحوایی کلی‌تر و به‌سان تلنگری برای سنجش اولویت‌ها بنگرند و در عمل به حمایت از هنر- صنعت دیرسال و بومی فرش دست‌باف این سرزمین بپردازند.

مقالات بیشتر:قیمت خانه سالمندان


اقدام جنجالی مادر داماد در شب جشن عروسی ! / مهمان ها شوکه شدند

یازار :

+0 به یه ن

رکنا : مادرشوهری که به طرز باورنکردنی به عروس خود حسادت می کرد، با انجام یک حرکت زشت در مراسم ازدواج حسابی جنجال آفرین شد!! 

مادرشوهر واژه ای است که در ذهن بسیاری از افراد نماد حسادت و اذیت کردن عروس است اما بسیاری از مادرشوهرها هم مهربان و همچون مادر عروس هستند. در این مطلب ما می خواهیم نمونه ای از حسادت مادرشوهر به عروس را بیان کنیم. درواقع این مادرشوهر در مراسم ازدواج فرزندش همه را شوکه کرد. اگر می خواهید بدانید این مادرشوهر چه کاری انجام داد این مطلب را از دست ندهید.

اختلاف میان عروس و مادر شوهر از قدیم بوده و هست، برخلاف برخی که این رابطه با تدبیر کنترل می کنند و حتی رابطه ی صمیمی با هم میسازند، برخی دیگر به واقع خود را در میدان جنگ دیده و به هر شکلی سعی در شکست او دارند برای همین، کش مکش این دو گاهی به حدی می رسد که می تواند هرکدام از طرفین را به ستوه آورد.

مقالات بیشتر:خدمات مجالس تهران

عروسی عصبانی و خشمگین در شبکه اجتماعی ردیت پست گذاشت و از دنبال کننده های خود خواست تا به او بگویند که آیا رد کردن درخواست عذرخواهی از مادر شوهرش اشتباه بوده یا خیر؟ اما ماجرا از چه قرار بود که عذر خواهی برای آن صورت گرفته بود؟

روز عروسی برای هر دختری یکی از به یاد ماندنی ترین روز های زندگی است اما متاسفانه برای این عروس خانوم همه چیز رنگ دیگری داشت و با یک اقدام عجیب و حسودانه مادر شوهر، خوشی اش خیلی زود به پایان رسید.

این عروس همراه با شوهرش، برای ابراز محبت قبل از مراسم مادر شوهر را برای خرید لباس به بازار برده بودند تا یک رنگ خاص و شیک را برای مراسم عروسی بپوشد. به ظاهر همه چیز خوب پیش رفت و مادر آقای داماد یک لباس زیبا خریداری کرد.

نقشه ای که مادرشوهر بالاخره عملی کرد

روز عروسی، برادر شوهر عروس متوجه وجود یک لباس عروس دیگر شده و علت را از او پرسید، عروس خیلی زود متوجه شد که ماجرا از چه قرار است به همین دلیل از برادر شوهرش خواست که لباس را داخل ماشینش پنهان کند تا او با خیال راحت مراسم ازدواجش را به پایان برساند اما مادر شوهر حسود بالاخره آن لباس را پوشید.

وسط مراسم بود که مادر آقای داماد لباسش را عوض کرد و لباسی شبیه لباس عروس پوشید. ظاهر شدن مادرشوهر با لباس عروس هم برای میهمانان و هم برای عروس شوکه کننده بود اما مادر شوهر عقیده داشت که او هم باید در چنین شبی لباس عروس بپوشد، زیرا این شب مال او هم هست زیرا مادر داماد است، در نتیجه این مراسم متعلق به او نیز هست و می تواند لباس خاصی مثل لباس عروس بر تن کند.

منبع : نمناک

مقالات دیگر:قالیشویی مجیدیه جنوبی


  • [ 1 ]